بسم الله الرحمن الرحیم
گویند صاحب دلی، برای اقامه نماز به مسجدی رفت.
نمازگزاران، همه او را شناختند؛ پس، از او خواستند که بعد از نماز، بر منبر رود و پند گوید.
پذیرفت.
نماز جماعت تمام شد.
چشم ها همه به سوی او بود.
مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.
آنگاه خطاب به جماعت گفت:
ای مردم! هر کس از شما که میداند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد!
.کسی برنخاست
گفت:
حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد!
.باز کسی برنخاست
گفت:
شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما برای رفتن نیز آماده نیستید!
محسن ::: پنج شنبه 87/8/2::: ساعت 3:21 عصر
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بندگی و برآورده شدن حاجت
دریغ مال از نیکان
روزی
سیری شکم
کمال انسانیت
اصلاح خود
علم آموزی
کوچک نشمر
دینت را از کجا گرفتی
صاحب دلی..
[عناوین آرشیوشده]
دریغ مال از نیکان
روزی
سیری شکم
کمال انسانیت
اصلاح خود
علم آموزی
کوچک نشمر
دینت را از کجا گرفتی
صاحب دلی..
[عناوین آرشیوشده]
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 35
بازدید دیروز: 13
کل بازدید :101077
بازدید دیروز: 13
کل بازدید :101077
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لینک دوستان<<
>>لوگوی دوستان<<
>> فهرست موضوعی یادداشت ها <<
امام علی ع . دین فهمی . زبان . زمان شناسی . کمال . مال اختیار نیکان دریغ اجبار
بدان . همت اصلاح خود حساب .
>>آرشیو شده ها<<
پاییز 1387
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
پاییز 1385
تابستان 1385
زمستان 1384
پاییز 1384
تابستان 1384
بهار 1384
زمستان 1383
پاییز 1383
تابستان 1387
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
پاییز 1385
تابستان 1385
زمستان 1384
پاییز 1384
تابستان 1384
بهار 1384
زمستان 1383
پاییز 1383
>>جستجو در وبلاگ<<
جستجو:
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<